در این بخش شما را با معنی fair-weather friend آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح fair-weather friend برای اشاره به افرادی استفاده میشود که دوست روزهای خوباند نه روزهای سخت. یعنی در مشکلات و سختیها نمیتوانید روی آنها بهعنوان دوست حساب کنید. در فارسی برای اشاره به این افراد، از یک بیت شعر استفاده میکنند: این دغلدوستان که میبینی / مگسانند گرد شیرینی.
در ادامه چند معنی و کاربرد این اصطلاح را بخوانید. در قسمت مثالها یاد میگیرید که چطور از این اصطلاح در قالب جمله و مثال استفاده کنید و آن را در گفتوگوهای خود به کار ببرید.
معانی و کاربرد
- دوستی که در مواقع سخت قابلاعتماد نیست.
- کسی که فقط زمانی دوست است که همهچیز خوب پیش میرود و وقتی با مشکلی روبهرو میشوید شما را ترک میکند.
- کسی که تو را در سختترین زمان رها میکند.
- کسی که در مواقع سخت کنارت نمیایستد.
این اصطلاح گاهی اوقات در موقعیتهای دیگر هم استفاده میشود؛ مثلا زمانی که کسی برای دوستی با شما مشتاق است ولی بعد از مدتی سرد میشود.
مثال
Simran is looking for a loyal friend, not a fair-weather friend.
سیمران بهدنبال یک دوست وفادار است نه فقط رفیق روزهای خوب.
I really had thought that she would help me with my problem, but she is a fair-weather friend
من واقعا فکر میکردم که او به من در حل مشکلم کمک میکند؛ اما او فقط دوست روزهای خوب است.
Richard always had to deal with all of his situations by himself as all his friends are fair-weather friends.
ریچارد همیشه مجبور بود با تمام مشکلاتش بهتنهایی کنار بیاید؛ زیرا همهی دوستانش دوستانی هستند که فقط در روزهای خوشی اطرافش هستند.
One day I will show that I am not merely a fair-weather friend of hers.
یک روز نشان خواهم داد که من فقط یک دوست برای روزهای خوب نیستم.
A fair-weather friend cannot be helpful in an emergency.
دوستی که فقط رفیق روزهای خوب است نمیتواند در مواقع اضطراری مفید باشد.
I was hit by an accident and was hoping my friend Jenny would help me, but she is really just a fair-weather friend.
تصادف کردم و امیدوار بودم دوستم جنی به من کمک کند؛ اما او فقط دوست روزهای خوب است.
“I thought he was a great friend but he’s really just a fair-weather friend. He didn’t even call or visit when I was in the hospital.”
من فکر میکردم که او دوست خوبی است؛ اما او فقط دوست روزهای خوب است. او حتی زمانی که من در بیمارستان بودم نه تماس گرفت و نه به ملاقاتم آمد.